سرمایهگذاری همیشه یکی از مهمترین موضوعات در زندگی مالی افراد بوده است. کسانی که به آینده خود فکر میکنند و میخواهند برای سالهای بعد آرامش و امنیت داشته باشند، دیر یا زود با این پرسش روبهرو میشوند که چطور در کانادا سرمایهگذاری کنیم. اگر تازه به این کشور مهاجرت کردهاید یا حتی سالهاست در کانادا زندگی میکنید، احتمالاً بارها به این فکر افتادهاید که بهترین راه برای مدیریت پول و افزایش ثروت چیست. مشکل اینجاست که وقتی کمی جستوجو میکنید با انبوهی از نظرها و توصیههای متناقض روبهرو میشوید. بعضیها میگویند فقط پسانداز کنید و پولتان را در حساب بانکی نگه دارید، برخی معتقدند سرمایهگذاری در بازار سهام کلید موفقیت است و گروهی دیگر میگویند بدون خرید خانه در کانادا آیندهای نخواهید داشت. همین تنوع دیدگاهها باعث میشود افراد مبتدی گیج شوند و اصلاً ندانند از کجا باید شروع کنند.
واقعیت این است که سرمایهگذاری در کانادا میتواند بسیار سادهتر از چیزی باشد که در نگاه اول به نظر میرسد، به شرطی که یک چارچوب مشخص داشته باشید. اگر مسیرتان را بدانید و قدم به قدم پیش بروید، حتی اگر هیچ تجربهای در این زمینه نداشته باشید، میتوانید خیلی زود اولین سرمایهگذاری خود را آغاز کنید. این مقاله بر اساس یک چارچوب پنجمرحلهای نوشته شده که به شما کمک میکند به جای گرفتار شدن در سردرگمی، با اعتماد به نفس سرمایهگذاری را شروع کنید و آینده مالی خودتان را بسازید.
برای درک بهتر موضوع اجازه بدهید داستان دو شخصیت خیالی را بررسی کنیم. علی پساندازکننده مردی است که همیشه معتقد بوده پول را باید کنار گذاشت و در حساب بانکی نگه داشت. او سالانه دو هزار دلار در یک حساب پسانداز معمولی قرار میدهد. نرخ سود این حساب تنها ۰.۰۱ درصد است. در طول سی سال، علی موفق میشود جمعاً شصت هزار دلار کنار بگذارد. اما وقتی به موجودی حسابش نگاه میکند، میبیند که تقریباً هیچ رشدی نکرده و به خاطر تورم ارزش واقعی پولش کمتر هم شده است. در واقع علی فقط پولی را که جمع کرده نگه داشته، بدون اینکه ثروتش بیشتر شود.
در طرف دیگر ماجرا سارا سرمایهگذار باثبات قرار دارد. او تصمیم گرفته هر سال هفت هزار دلار در یک پرتفوی متنوع شامل صندوقهای ETF و چند سهم شاخصی سرمایهگذاری کند. میانگین بازده این پرتفوی هفت درصد است. بعد از سی سال، سارا در مجموع دویست و ده هزار دلار سرمایهگذاری کرده، اما ارزش داراییهایش به بیش از ششصد و شصت هزار دلار رسیده است. همین تفاوت بزرگ نشان میدهد چرا سرمایهگذاری در بلندمدت بسیار قدرتمند است و چرا پسانداز ساده هیچ وقت نمیتواند شما را به آزادی مالی برساند.
مقایسه علی و سارا به خوبی روشن میکند که پسانداز کردن بدون سرمایهگذاری مثل نگه داشتن آب در یک ظرف سوراخ است. در ظاهر فکر میکنید پولتان امن است اما با گذشت زمان ارزش واقعی آن کم میشود. در مقابل، سرمایهگذاری شبیه یک گلوله برف است که از بالای کوه به حرکت درمیآید. در ابتدا کوچک است اما هرچه پایینتر میرود بزرگتر میشود و سرعت بیشتری میگیرد. این همان اثر بازده مرکب یا Compound Interest است که بزرگترین راز ثروتمندان جهان محسوب میشود.
برای مهاجران و تازهواردان به کانادا این موضوع اهمیت دوچندان دارد. چراکه بسیاری از آنها در سالهای اول بیشتر تمرکزشان بر پیدا کردن شغل و مدیریت هزینههای روزمره است و پسانداز را تنها راه امن میدانند. اما اگر مانند علی پساندازکننده عمل کنید، بعد از چند سال متوجه میشوید که قدرت خریدتان پایین آمده و پولی که با زحمت جمع کردهاید ارزش چندانی ندارد. در حالی که اگر مثل سارا سرمایهگذار باثبات قدم بردارید و از ابزارهای متنوعی که سیستم مالی کانادا در اختیار شما گذاشته مثل TFSA، RRSP یا FHSA استفاده کنید، میتوانید آینده مالی خود و خانوادهتان را تضمین کنید. این حسابها فرصتهای بینظیری برای رشد سرمایه و استفاده از مزایای مالیاتی فراهم میکنند و اگر هوشمندانه مدیریت شوند، راه شما را به سمت بازنشستگی راحت و آزادی مالی هموار خواهند کرد.
قدم اول: فلسفه و هدف سرمایهگذاری
اولین قدم برای هر کسی که میخواهد در کانادا سرمایهگذاری کند، مشخص کردن فلسفه و هدف سرمایهگذاری است. بسیاری از افراد بدون اینکه بدانند چرا میخواهند سرمایهگذاری کنند، تنها به این دلیل وارد بازار میشوند که شنیدهاند باید سرمایهگذاری کرد. اما سرمایهگذاری بدون هدف مثل سفر کردن بدون مقصد است. شاید چند روزی از مسیر لذت ببرید، اما در نهایت متوجه میشوید که هیچوقت به جایی نرسیدهاید.
در دنیای امروز که تبلیغات و پیشنهادهای مختلف شما را احاطه کرده، داشتن یک چرایی روشن باعث میشود تمرکز خود را از دست ندهید. وقتی بدانید هدف اصلیتان چیست، راحتتر میتوانید بین گزینههای مختلف انتخاب کنید و در مسیر بمانید. مثلاً کسی که میخواهد برای خرید خانه اول خود پسانداز کند، به سراغ حساب FHSA میرود چون این حساب هم معافیت مالیاتی دارد و هم مخصوص همین هدف طراحی شده است. کسی که به بازنشستگی در کانادا فکر میکند، به احتمال زیاد باید بخش بزرگی از سرمایهگذاری خود را در RRSP قرار دهد تا در آینده از مزایای مالیاتی آن استفاده کند. و اگر آزادی مالی و انعطافپذیری برایش مهمتر است، TFSA بهترین انتخاب خواهد بود، چون سود و برداشتهای آن کاملاً معاف از مالیات است.
هدف شما میتواند بسیار شخصی و متفاوت باشد. ممکن است بخواهید تا پنج سال آینده پول کافی برای خرید یک آپارتمان کوچک داشته باشید، یا شاید به فکر تأمین آینده تحصیلی فرزندانتان هستید. بعضیها هم صرفاً میخواهند دیگر نگران دخل و خرج ماهانه نباشند و احساس آرامش کنند. هرچه دلیل شما دقیقتر و واقعیتر باشد، پایبندی به مسیر سرمایهگذاری سادهتر میشود. چون در لحظات سخت، وقتی بازارها نوسان دارند یا ارزش پرتفویتان افت کرده، این چرایی است که به شما انگیزه میدهد مسیر را ادامه دهید.
برای بسیاری از افراد، فلسفه اصلی سرمایهگذاری در کانادا رسیدن به آزادی مالی است. آزادی مالی به این معناست که دیگر برای پرداخت قبضها و هزینههای زندگی به حقوق ماهانه وابسته نباشید. وقتی داراییهای شما به اندازهای بزرگ شوند که درآمد غیرفعال ایجاد کنند، میتوانید بدون استرس تصمیمهای بزرگ بگیرید. این آزادی به شما امکان میدهد شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید، نه صرفاً کاری که مجبورید انجام دهید. به شما قدرت میدهد زمان بیشتری را با خانواده بگذرانید یا حتی زودتر از موعد بازنشسته شوید.
شخصاً وقتی با مهاجران تازهوارد صحبت میکنم، متوجه میشوم بسیاری از آنها به دلیل فشارهای مالی اولیه فقط به پسانداز کوتاهمدت فکر میکنند. اما کسانی که چرایی بزرگتری برای خود تعریف کردهاند، خیلی سریعتر به موفقیت میرسند. آنها میدانند سرمایهگذاری ابزاری است برای رسیدن به هدف، نه خود هدف. اگر هدفتان را روشن کنید، حتی با سرمایه اندک میتوانید با آرامش و انگیزه مسیر را ادامه دهید.
فرض کنید هدف اصلی شما خرید خانه در تورنتو یا ونکوور است. قیمت مسکن در این شهرها بالاست، بنابراین باید از حساب FHSA و TFSA بهطور همزمان استفاده کنید تا هم از مزایای مالیاتی بهره ببرید و هم سرمایهتان رشد کند. یا اگر هدف شما بازنشستگی در کانادا است و میخواهید مطمئن شوید در آینده درآمد کافی دارید، باید RRSP را جدی بگیرید و آن را بخشی از برنامه بلندمدت خود بدانید. و اگر میخواهید آزادی مالی داشته باشید و هر زمان خواستید بتوانید پولتان را برداشت کنید، TFSA بهترین ابزار شماست.
تعیین فلسفه سرمایهگذاری همچنین کمک میکند در برابر وسوسههای کوتاهمدت مقاومت کنید. بازارها همیشه بالا و پایین دارند. روزهایی هست که شاخص بورس کانادا یا حتی S&P 500 افت میکند و رسانهها پر از اخبار منفی میشوند. اگر ندانید چرا سرمایهگذاری کردهاید، ممکن است مثل بسیاری دیگر در این شرایط پول خود را بفروشید و از بازار خارج شوید. اما اگر هدفتان روشن باشد، میدانید که این افتها موقتی هستند و نباید آینده خود را به خاطر ترسهای کوتاهمدت قربانی کنید.
در نهایت فلسفه سرمایهگذاری شما باید بر اساس نیازها و ارزشهای شخصیتان ساخته شود. اگر برایتان مهم است که در ۱۵ سال آینده خانهای بخرید، استراتژی شما با فردی که میخواهد در ۳۰ سال آینده بازنشسته شود متفاوت خواهد بود. اگر آزادی مالی و استقلال برایتان اولویت دارد، احتمالاً ترکیب TFSA و سرمایهگذاری در ETFهای متنوع برایتان بهترین گزینه خواهد بود. بنابراین همین حالا چند دقیقه وقت بگذارید و دقیقاً مشخص کنید چرا میخواهید سرمایهگذاری کنید. این قدم ساده، پایه و اساس همه تصمیمهای بعدی شما خواهد بود و تضمین میکند که مسیرتان را با اعتماد به نفس ادامه دهید.
قدم دوم: مشخص کردن میزان مشارکت
بعد از آنکه فلسفه و هدف سرمایهگذاری خود را مشخص کردید، وقت آن است که تصمیم بگیرید چقدر میتوانید به طور منظم سرمایهگذاری کنید. این مرحله، همانقدر که ساده به نظر میرسد، حیاتی است. بسیاری از افراد وقتی به موضوع سرمایهگذاری در کانادا فکر میکنند، بلافاصله ذهنشان به سمت گزینههایی مثل ETF یا خرید سهام میرود. اما واقعیت این است که مهمترین عامل موفقیت شما، نه انتخاب ابزار دقیق، بلکه میزان و تداوم مشارکت است. مشارکت منظم همان چیزی است که بازده مرکب را فعال میکند و سرمایه کوچک شما را به ثروتی بزرگ تبدیل میسازد.
برای شروع باید یک تصویر شفاف از وضعیت مالی خود داشته باشید. اگر هنوز بودجه ماهانه مشخص نکردهاید، این اولین قدم است. بدون بودجه هیچوقت نمیتوانید بفهمید چقدر از درآمدتان قابلیت تبدیل به سرمایهگذاری دارد. وقتی تمام هزینهها، از اجاره و خرید مواد غذایی گرفته تا حملونقل و اشتراکهای ماهانه را بررسی کنید، تازه متوجه میشوید کجاها میتوانید صرفهجویی کنید. گاهی اوقات تنها حذف چند هزینه غیرضروری مثل اشتراکهایی که استفاده نمیکنید یا خریدهای هیجانی کافی است تا مبلغ مناسبی برای سرمایهگذاری آزاد شود.
بسیاری از افراد فکر میکنند برای شروع باید مبلغ زیادی داشته باشند. اما حقیقت این است که حتی با صد دلار در ماه هم میتوان تفاوت بزرگی ایجاد کرد. فرض کنید تنها صد دلار در ماه سرمایهگذاری کنید. اگر این روند را سی سال ادامه دهید و میانگین بازده شما هفت درصد باشد، سرمایهتان به بیش از صد و بیست هزار دلار میرسد. حالا اگر این مبلغ ماهانه را به پانصد دلار افزایش دهید، دارایی شما در همین بازه زمانی به بالای ششصد هزار دلار میرسد. و اگر هزار دلار در ماه سرمایهگذاری کنید، در سی سال آینده بیش از یک و دو دهم میلیون دلار خواهید داشت. این مثالها نشان میدهد که حتی مبالغ کوچک هم در طول زمان قدرت شگفتانگیزی پیدا میکنند، به شرطی که منظم و پایدار باشند.
یکی از بهترین روشها برای پایبندی به برنامه مشارکت، خودکارسازی فرآیند است. در کانادا بسیاری از پلتفرمهای سرمایهگذاری مانند Wealthsimple یا Questrade این امکان را به شما میدهند که انتقال خودکار از حساب بانکی به حساب سرمایهگذاری تنظیم کنید. به این ترتیب، در روز دریافت حقوق، مبلغی که مشخص کردهاید بدون نیاز به تصمیمگیری دوباره وارد حساب TFSA یا RRSP شما میشود. وقتی این کار به صورت خودکار انجام شود، سرمایهگذاری تبدیل به یک عادت میشود، نه یک انتخاب اختیاری که هر ماه باید برایش انرژی بگذارید.
در این مرحله باید بین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود تعادل برقرار کنید. اگر هدف اصلی شما خرید خانه در پنج سال آینده است، ممکن است به FHSA و TFSA بیشتر توجه کنید تا سرمایهتان هم رشد کند و هم در زمان خرید خانه از معافیتهای مالیاتی بهرهمند شوید. اما اگر هدف شما بازنشستگی در کانادا است، احتمالاً باید سهم بیشتری از مشارکت ماهانه را به RRSP اختصاص دهید تا در آینده از کاهش نرخ مالیات بهره ببرید. انتخاب دقیق بستگی به شرایط شخصی و میزان درآمد شما دارد، اما اصل مهم این است که هر ماه بخشی از درآمدتان را کنار بگذارید و آن را به صورت منظم سرمایهگذاری کنید.
قدرت مشارکت منظم تنها در عدد نهایی نیست، بلکه در ذهنیتی است که ایجاد میکند. وقتی به خودتان ثابت میکنید که میتوانید ماه به ماه حتی مبالغ کوچک را سرمایهگذاری کنید، اعتماد به نفس پیدا میکنید و کمکم انگیزه میگیرید که مبلغ بیشتری کنار بگذارید. این تغییر ذهنیت نقطه عطفی است که شما را از علی پساندازکننده جدا میکند و به سارا سرمایهگذار باثبات نزدیک میسازد.
در نهایت باید به یاد داشته باشید که مشارکتهای شما خون در رگهای پرتفوی سرمایهگذاریتان هستند. هرچه منظمتر و بیشتر سرمایهگذاری کنید، بازده مرکب قویتر عمل میکند و مسیر شما به سمت آزادی مالی کوتاهتر میشود. پس از همین امروز تصمیم بگیرید چه مبلغی را میتوانید بدون فشار بیش از حد کنار بگذارید و آن را به طور ثابت به سرمایهگذاری اختصاص دهید. این تصمیم ساده، یکی از مهمترین گامها در ساخت آینده مالی مطمئن در کانادا است.
قدم سوم: انتخاب سرمایهگذاریها
حالا که چرایی خود را پیدا کردهاید و میدانید چقدر میتوانید سرمایهگذاری کنید، نوبت به یکی از حساسترین مراحل میرسد: انتخاب نوع سرمایهگذاری. این بخش معمولاً برای تازهکارها سختترین قسمت ماجراست، چون دنیای سرمایهگذاری پر از گزینههای متنوع است و هر کسی نظری متفاوت دارد. بعضی افراد تنها به بازار سهام اعتماد میکنند، برخی فقط صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را پیشنهاد میدهند، عدهای سراغ املاک و مستغلات میروند و گروهی هم به دنبال سرمایهگذاریهای جایگزین مثل طلا یا رمزارز هستند. اما برای شروع لازم نیست همه چیز را بدانید، کافی است اصول را یاد بگیرید و با ابزارهای ساده و مطمئن کارتان را آغاز کنید.
اولین نکتهای که باید در نظر داشته باشید میزان تحمل ریسک یا همان Risk Tolerance است. بعضی افراد وقتی پرتفویشان پنج یا ده درصد افت میکند، به شدت نگران میشوند و حتی ممکن است تصمیم به فروش بگیرند. در حالی که عدهای دیگر چنین افتهایی را طبیعی میدانند و با آرامش به مسیر ادامه میدهند. شناختن خودتان در این زمینه حیاتی است، چون اگر بیشتر از ظرفیتتان ریسک کنید، در اولین نوسان بزرگ بازار ناامید میشوید و ممکن است سرمایهگذاری را رها کنید. عامل دوم، افق زمانی یا Time Horizon است. اگر میخواهید در پنج سال آینده خانه بخرید، نباید سراغ داراییهای پرریسک بروید چون ممکن است درست در زمانی که به پول نیاز دارید بازار در شرایط نزولی باشد. اما اگر برای بازنشستگی در کانادا برنامهریزی میکنید و سی سال فرصت دارید، میتوانید ریسک بیشتری بپذیرید چون زمان کافی برای جبران نوسانات بازار خواهید داشت.
برای مبتدیان در کانادا، بهترین گزینه شروع با صندوقهای قابل معامله در بورس یا همان ETFهاست. ETF در کانادا به وفور در دسترس هستند و تنوع بالایی دارند. به عنوان مثال، صندوق VGRO از شرکت Vanguard یک ETF همهکاره است که ترکیبی از سهام و اوراق قرضه را در یک پرتفوی متنوع ارائه میدهد. یا صندوق VFV که شاخص S&P 500 آمریکا را دنبال میکند، امکان سرمایهگذاری در پانصد شرکت بزرگ ایالات متحده را با یک خرید ساده فراهم میسازد. مزیت ETFها این است که هزینه مدیریتی پایینی دارند، تنوعبخشی خوبی ایجاد میکنند و برای افرادی که زمان یا دانش کافی برای انتخاب تکتک سهام ندارند، گزینهای ایدهآل محسوب میشوند.
علاوه بر ETF، یکی دیگر از ابزارهای محبوب برای تازهکارها در کانادا استفاده از Robo-advisorهاست. پلتفرمهایی مانند Wealthsimple یا Questwealth بر اساس سطح ریسکپذیری شما یک پرتفوی آماده میسازند و به صورت خودکار سرمایهگذاری را مدیریت میکنند. شما کافی است حساب TFSA یا RRSP خود را باز کنید، چند سؤال ساده پاسخ دهید تا میزان ریسکپذیری شما مشخص شود و سپس Robo-advisor بقیه مسیر را انجام میدهد. این روش برای کسانی که میخواهند سرمایهگذاری کنند اما نمیخواهند وقت زیادی صرف مطالعه و انتخاب تکتک داراییها کنند، انتخابی بسیار هوشمندانه است.
وقتی کمی تجربه به دست آوردید و اعتماد به نفس پیدا کردید، میتوانید بخشی از سرمایه خود را به خرید مستقیم سهام اختصاص دهید. نکته مهم در خرید سهام این است که فقط سراغ شرکتهایی بروید که واقعاً میشناسید و مدل کسبوکارشان را درک میکنید. خرید سهام شرکتی که هیچ ایدهای از نحوه فعالیت آن ندارید تنها به خاطر شایعات یا توصیه دیگران، ریسکی بسیار بالا دارد. بهتر است پرتفوی شما همواره متنوع باشد و به یک صنعت یا یک کشور محدود نشود.
دو اشتباه رایج در این مرحله میتواند کل برنامه شما را نابود کند. اولین اشتباه، فروش هیجانی یا همان Panic Selling است. وقتی بازار سقوط میکند بسیاری از افراد در ترس پول خود را بیرون میکشند و همین باعث میشود بهترین روزهای بازگشت بازار را از دست بدهند. تحقیقات نشان داده اگر در طول بیست سال گذشته تنها ده روز از بهترین روزهای رشد بازار را از دست میدادید، بازده کلی شما بیش از نصف کاهش پیدا میکرد. بنابراین حتی اگر بازار افت کند، بهترین کار برای سرمایهگذاران بلندمدت ماندن در بازار است. اشتباه دوم، صبر کردن برای زمان ایدهآل یا همان Timing the Market است. حقیقت این است که هیچکس نمیتواند به طور دقیق پیشبینی کند بهترین زمان برای ورود یا خروج از بازار چه موقع است. حتی اگر در بدترین زمان ممکن سرمایهگذاری کنید و در بلندمدت بمانید، معمولاً بازده شما از کسی که پولش را نقد نگه داشته بالاتر خواهد بود.
انتخاب سرمایهگذاری درست، نقطهای است که مسیر شما شکل واقعی میگیرد. اگر ابزار مناسب با سطح ریسک و اهداف خود انتخاب کنید، سرمایهگذاری نهتنها استرسزا نخواهد بود بلکه به تجربهای لذتبخش تبدیل میشود. در کانادا خوشبختانه فرصتها و ابزارهای فراوانی برای سرمایهگذاری وجود دارد و شما میتوانید با شروعی ساده و منطقی، قدمهای بزرگی به سمت آزادی مالی بردارید.
قدم چهارم: انتخاب حساب سرمایهگذاری
یکی از مهمترین تصمیمهایی که هر فرد در مسیر سرمایهگذاری در کانادا باید بگیرد، انتخاب حساب مناسب است. حسابی که برای سرمایهگذاری انتخاب میکنید، نهتنها روی بازده نهایی شما تأثیر دارد، بلکه میتواند سرنوشت مالیاتی شما را هم تغییر دهد. تفاوت بین رشد سرمایه در یک حساب معاف از مالیات با حسابی که هر سال مالیات میپردازد آنقدر بزرگ است که در طول زمان میتواند صدها هزار دلار اختلاف ایجاد کند. به همین دلیل آشنایی با حسابهای اصلی سرمایهگذاری در کانادا برای هر تازهکار ضروری است.
اولین و محبوبترین حساب، TFSA یا Tax-Free Savings Account است. این حساب به شما اجازه میدهد تا سقف مشخصی در هر سال واریز کنید و تمام سود، بازده و برداشتهای شما کاملاً معاف از مالیات خواهد بود. یعنی اگر امروز در TFSA سهامی بخرید و ده سال بعد آن را با سود زیاد بفروشید، هیچ مالیاتی بابت آن پرداخت نمیکنید. همین ویژگی باعث شده TFSA انعطافپذیرترین ابزار سرمایهگذاری در کانادا باشد. بسیاری از افراد از آن برای اهداف کوتاهمدت مثل خرید ماشین یا خانه استفاده میکنند و برخی دیگر آن را بخشی از برنامه بلندمدت خود برای دستیابی به آزادی مالی قرار میدهند. محدودیت واریزی TFSA هر سال تغییر میکند و اگر از سهمیه خود استفاده نکنید، به سالهای بعد منتقل میشود.
دومین حساب کلیدی، RRSP یا Registered Retirement Savings Plan است. RRSP برای بازنشستگی در کانادا طراحی شده و مزیت اصلی آن این است که هر مبلغی که در این حساب واریز کنید از درآمد مشمول مالیات شما کسر میشود. این یعنی اگر در حال حاضر در گروه مالیاتی بالایی قرار دارید، میتوانید با واریز به RRSP مالیات کمتری بپردازید و در عوض سرمایه شما در طول سالها بدون مالیات رشد کند. اما تفاوت بزرگ RRSP با TFSA این است که هنگام برداشت در آینده باید مالیات بپردازید. بنابراین اگر امروز در گروه مالیاتی ۴۰ درصدی باشید و انتظار دارید در دوران بازنشستگی درآمد کمتری داشته باشید و مالیاتتان مثلاً ۲۰ درصد شود، RRSP برایتان بسیار بهصرفه خواهد بود. اما اگر پیشبینی میکنید در آینده درآمد بالاتری خواهید داشت، ممکن است TFSA گزینه بهتری باشد.
سومین ابزار جدیدتر و بسیار مفید، FHSA یا First Home Savings Account است. این حساب مخصوص افرادی طراحی شده که قصد خرید اولین خانه خود در کانادا را دارند. FHSA ترکیبی از مزایای TFSA و RRSP را در اختیار شما قرار میدهد. یعنی هم میتوانید واریزهای خود را از مالیات سالانه کسر کنید (مثل RRSP) و هم برداشتهای شما هنگام خرید خانه معاف از مالیات خواهد بود (مثل TFSA). سقف واریزی سالانه این حساب هشت هزار دلار است و سقف مادامالعمر آن چهل هزار دلار تعیین شده است. برای کسانی که در بازار پرهزینه مسکن کانادا به دنبال خانه هستند، FHSA فرصتی طلایی برای جمعآوری سرمایه با کمک معافیتهای مالیاتی محسوب میشود.
در کنار این سه حساب اصلی، گزینه دیگری به نام حسابهای غیرثبتشده یا Non-Registered Accounts هم وجود دارد. این حسابها محدودیت واریزی ندارند و انعطاف زیادی دارند، اما ایراد بزرگشان این است که هر سال باید مالیات سود و درآمد سرمایهگذاریهای خود را بپردازید. همین موضوع باعث میشود رشد مرکب سرمایه در طول زمان بسیار کندتر از حسابهای معاف از مالیات باشد. معمولاً افراد تنها زمانی از حسابهای غیرثبتشده استفاده میکنند که سهمیه TFSA و RRSP و FHSA خود را پر کرده باشند.
برای اینکه اهمیت انتخاب حساب سرمایهگذاری در کانادا را بهتر درک کنید، کافی است یک مثال ساده بزنیم. فرض کنید ده هزار دلار سرمایهگذاری کردهاید و طی سی سال آینده این مبلغ با نرخ رشد شش درصدی افزایش پیدا میکند. اگر این سرمایه در یک حساب غیرثبتشده باشد و هر سال مالیات ۴۰ درصدی بر سود آن اعمال شود، ارزش نهایی سرمایه شما کمتر از سی هزار دلار خواهد بود. اما اگر همان سرمایه در یک حساب TFSA قرار داشته باشد، بدون هیچ مالیاتی رشد میکند و به بیش از پنجاه و هفت هزار دلار میرسد. این تفاوت نشان میدهد که انتخاب حساب درست به اندازه انتخاب خود سرمایهگذاری اهمیت دارد.
به طور خلاصه میتوان گفت اگر به دنبال انعطاف و برداشت بدون دردسر هستید، TFSA بهترین انتخاب شماست. اگر درآمد بالایی دارید و میخواهید مالیات کمتری بپردازید و در آینده با نرخ پایینتری برداشت کنید، RRSP برایتان مناسبتر است. اگر قصد خرید اولین خانه در کانادا را دارید، FHSA بهترین گزینه خواهد بود. و در نهایت، تنها زمانی به سراغ حسابهای غیرثبتشده بروید که ظرفیت سایر حسابها را پر کرده باشید.
سوالات متداول درباره سرمایهگذاری در کانادا
۱. با چه مبلغی میتوانم سرمایهگذاری در کانادا را شروع کنم؟
شروع سرمایهگذاری در کانادا به مبالغ بالا نیاز ندارد. حتی با ۱۰۰ دلار در ماه میتوانید وارد شوید. پلتفرمهایی مانند Wealthsimple و Questrade این امکان را فراهم کردهاند که با سرمایههای کوچک در ETF و سهام سرمایهگذاری کنید.
۲. تفاوت TFSA و RRSP در چیست؟
TFSA حسابی است که همه سود و برداشتهای آن کاملاً معاف از مالیات است و انعطاف بالایی دارد. در مقابل RRSP هنگام واریز از مالیات کسر میشود، اما در زمان برداشت باید مالیات بپردازید. انتخاب بین این دو بستگی به درآمد فعلی و نرخ مالیات شما در دوران بازنشستگی دارد.
۳. FHSA چه مزیتی برای خرید خانه دارد؟
FHSA یا First Home Savings Account مخصوص کسانی است که میخواهند اولین خانه خود را در کانادا بخرند. شما میتوانید سالانه تا ۸,۰۰۰ دلار و در مجموع ۴۰,۰۰۰ دلار به این حساب واریز کنید. واریزها از مالیات کسر میشوند و برداشت برای خرید خانه کاملاً معاف از مالیات خواهد بود.
۴. آیا سرمایهگذاری در ETF در کانادا امن است؟
ETFها به دلیل تنوعبخشی، ریسک کمتری نسبت به خرید تکسهم دارند. برای افراد تازهکار، ETFهای همهکاره مانند VGRO یا VFV بهترین گزینه هستند چون با یک خرید ساده امکان سرمایهگذاری روی مجموعه بزرگی از شرکتها را فراهم میکنند.
۵. Robo-advisor چیست و چه کسانی باید از آن استفاده کنند؟
Robo-advisor پلتفرمی خودکار است که بر اساس سطح ریسک شما یک پرتفوی آماده میسازد و مدیریت سرمایهگذاری را انجام میدهد. Wealthsimple و Questwealth از محبوبترین گزینهها در کانادا هستند. اگر وقت یا دانش کافی برای انتخاب داراییها ندارید، Robo-advisor بهترین انتخاب برای شماست.
۶. آیا میتوان فقط با پسانداز در کانادا به آزادی مالی رسید؟
خیر. پسانداز به تنهایی به دلیل نرخ بهره پایین و تورم نمیتواند ثروت شما را افزایش دهد. برای رسیدن به آزادی مالی باید بخشی از درآمد خود را در ابزارهایی مانند TFSA، RRSP و ETFها سرمایهگذاری کنید تا از بازده مرکب در بلندمدت بهره ببرید.
۷. بهترین زمان برای شروع سرمایهگذاری در کانادا چه موقع است؟
بهترین زمان همین حالاست. صبر کردن برای زمان ایدهآل یا پیشبینی دقیق بازار معمولاً باعث از دست رفتن فرصتها میشود. حتی اگر در بدترین زمان ممکن وارد بازار شوید، در بلندمدت بازده شما از نگه داشتن پول نقد بالاتر خواهد بود.